×
اطلاعات بیشتر باشه، مرسی برای ارائه بهترین تجربه کاربری به شما، ما از کوکی ها استفاده میکنیم

.........

Http://www.Gohardasht.com/Files/www_Gohardasht_com_44377.jpg

صدایت می كنم ، با همه ی آرزوهای جانم آیا من هنوز در دام مهر تو نیفتاده ام من به تو محتاجم به من اعتماد کن از ایمانی که در چشمانم موج می زند به اشك های من و راه هایی كه من در آنها ناپدید می شوم من نمی توانم همیشه اینهمه را به تو بنمایانم اما تردید به دل راه مده عشق من! صدایت می كنم، با تمام دقیقه ها و دغدغه های پرگیردار درونم در جستجوی حقیقتی پنهانم و در تلاش برای رسیدن به تو قدر عرق ریزان جانم را بدان قدر خانه ام و تخت خوابم و قدر مرا كه در خواب و خیال تو گم شده ام در این كه کی ام ، دروغ به خود نخواهم بست تا وقتی كه تو را نفس می كشم اوه...نه...نه من نه به كسی نیازی ندارم و از نه از هیچ كسی می ترسم تنها تو را صدا می کنم نه هیچ کس دیگر را تو برایم همیشه اولینی ، تنها اولین من به هیچ كس نیازی ندارم و از هیچ كس نمی هراسم جز تو هیچ كسی را صدا نمی زنم تو همه خواهش های منی در زندگی من تو را صدا می زنم با تمام شادی هایم و عشقی که همواره احساس خوبی بدان داشته ام چون اینهمه بدهی من به توست لحظه های زندگی مرا ببین روزهایم را و شب هایم را آری... به خوبی می گذرد چون در غروبگاه روز من از خودم ، برای خودم هنوز چیزهایی كافی دارم تو را صدا می زنم، وقتی كلید انداختن هایم و در کوبیدن هایم بسیار ساده اتفاق می افتد از تو سپاسگزارم دو نیمه ی پنهان زندگی مرا ببین صبوری مرا و همسرم را با این همه می دانم من استحقاق بیشتر از این ها را دارم من هنوز نیاز به آموختن بیشتر دارم اوه...نه ...نه من محتاج هیچ کسی نیستم و بیم وهراسی از کسی ندارم جز تو دست به دامان هیچ صدایی نیستم ای همیشه اولین... ای همیشه تو من نیازی به هیچ کسی ندارم نمی هراسم از هیچ کسی و فریاد نمی زنم نام کسی را جز تو ای همه نیاز من در زندگی بسیار پیچیده است کلاف با هم بودنمان تو را زمانی یافتم که در جستجوی یافتن راهی هموار تا دروازه های دوزخ بودم هیچ کس آنسان که تویی نیست چون زمانی که به خودم دروغ می گویم هیچ چیز از تو پوشیده نیست من حدس می زنم قدر تو را خوب می دانم قدر کلمه ای از تو که توی خیابان زندگی مرا تغییر داد آیا رفتار من این را نشان نمی دهد؟ گذشته، حال ، آینده همه را دفن کن من صدایم را در خانه ی تو یافتم و به همه ی دنیا اجازه دادم كه بدانند عشق درباره ی چیست من تو را دوست دارم، دلم برایت تنگ شده است، اما [ گاهی ناخواسته ] تو را فراموش می كنم حتی با اینكه تو هیچگاه نگذاشتی من بیافتم تو همیشه در كنارم بودی برای تمام لحظه هایی كه کم می آوردم وعمیقا به تو آزار می رساندم حالا بگویم بهتر است که هیچ وقت نگویم كه هزاران بار از تو پوزش می خواهم ' بی صدا تو را فریاد می زنم ، و صدایت می کنم، به [ناگفته هایت] گوش می سپارم من دارم تلاش خودم را می كنم تو به من توانی مضاعف می دهی گاهی که حال و هوایم عبوس و یاغی است تو را از یاد می برم اما دوباره تو را صدا می زنم و با تمام جانم احساست می كنم... اوه...نه...نه من به کسی نیازی ندارم و از هیچ كس نمی هراسم جز تو هیچ كسی را صدا نمی زنم تو ای همیشه اولین...تو ای همیشه تو من نیازی به کسی ندارم من هراسی ندارم از هیچ کس غیر از تو کسی را فریاد نمی زنم

یکشنبه 13 بهمن 1392 - 12:12:28 PM

ورود مرا به خاطر بسپار
عضویت در گوهردشت
رمز عبورم را فراموش کردم